دیکشنری تخصصی | معنی air bleed (n) به فارسی | ترجمه البرز
فرز سوراخ تراشی ... ارتعاشات( در ماشین آلات) ، بهم خوردگی و صدا کردن . chiller (n) سرد کن ، سرمازا . circulation oil (n) روغن روانکاری در مسیر گردشی( مثلا سیلندر) circumference (n) ... mesh (n) شبکه. micrometer (n) ...